Jedal ba eslam-e siyasi dar nameh-ha-ye yek Irani
رادیو زمانه |
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۶ |
جدال با اسلام سیاسی در «نامههای یک ایرانی»
سپهر یوسفی
شاید یکی از مشهورترین و در عینحال جنجالبرانگیزترین چهرههای ایرانی در هلند، افشین علیان، فیلسوف، حقوقدان و استاد دانشگاه لیدن باشد که با نوشتههای جدال آمیز خود به ستیزه جویی با اسلام سیاسی برآمده است.
کتاب «نامههای یک ایرانی» (Brieven van een Pers) که در واقع مجموعهای از مقالههای علیان در مطبوعات هلند است، بیانگر این شیوه نگرش است که دنیای اسلام برخلاف دنیای متمدن غرب روند روشنگری را نپیموده و با «اصول بنیادین غرب» یعنی حقوق بشر، آزادی بیان و مردم سالاری همخوانی ندارد؛ بدین جهت خاورمیانه به اندیشمندانی چون نیچه، روسو، کانت و ولتر نیاز دارد تا بیرحمانه دین، فرهنگ و سنت اسلامی را به نقد بکشند.
غرب، به باور علیان، از شرق به ویژه دنیای «پر خشونت» و «تاریک» اسلامی بی گمان برتر است و تبلوری از مدینه فاضله محسوب می شود. تنها اشتباه غرب این است که با مسلمانان و بنیادگرایان اسلامی، ساده لوحانه مدارا می کند و تهدید اسلام سیاسی را جدی نمی پندارد. این سیاست تسامحگرا به میراث روشنگری و روشنفکری غرب پشت پا میزند. به همین جهت علیان در مصاحبهای تلویزیونی فریاد می کشید: «هلند! بیدار شو، بیدار شو».
افشین علیان با نوشتههایش در تلاش است با ایجاد فضایی دو قطبی بین خاور و باختر، اسلامهراسی را پارانویاوار در جامعه هلند شیوع دهد، تا دست کم رسانههای گروهی هلند را به کارزاری جهت مقابله و محاکمه اسلام سیاسی مبدل سازد. حقیقت مطلق تنها نزد اوست، در تحلیل هایش جای شک و تردید نمی گذارد، چراکه از خاورمیانه می آید و با پوست و استخوان خشونت اسلام سیاسی را تجربه کرده و نقش مخرب آن را از همگان بهتر می شناسد. خود را تنها معیارقابل اعتماد برای سنجش خطر و تهدید اسلامی می داند. ازاین روست که اسلام شناسان غربی از جمله کارین آرمسترونگ را که در تحلیلهایشان محتاط تر و نسبی گراتر هستند، «عضو طالبان» محسوب می کند و شهردار آمستردام را «آیت الله العظمی» می نامد، چراکه سعی در ایجاد فضایی مسالمت آمیز برای همزیستی هلندی ها با اقلیت مسلمان دارد و برخلاف نویسنده معتقد است که اسلام در این مسیر نقش مثبتی می تواند داشته باشد.
علیان در صدد است نقش نیچهء جهان اسلام را به عهده گیرد. سر ستیز با دین دارد، به ویژه دینی که در سیاست دخالت کند یا آزادیهای فردی را به خطر بیاندازد. می خواهد دین را چه اسلام باشد، چه مسیحیت با ضوابط و ابزار قانون اساسی سکولار خلع سلاح کند و به عبادتگاه ها برگرداند. لبه تیز انتقادش به سوی کسانی است که در غرب زندگی می کنند و به گمان وی گرایش به اسلامی افراطی دارند. از اینکه دولت هلند روحانیون بنیادگرای مساجد را تحمل می کند و آنان را بی درنگ از هلند اخراج نمی کند، شکایت می کند. در همین جا علیان که خود حقوقدان است، دچار تناقض گویی می شود. از یک سو پایبند به قانون اساسی است و از طرفی دیگر بدون در نظر گرفتن اینکه این «افراطیون اسلامی» ملیت و تابعیت هلندی دارند یا نه، خواستار اخراج آنان از هلند میگردد. در چارچوب حکومت قانون میتوان چنین کسانی را محکوم و حتی زندانی کرد، ولی اخراج از کشور تبعیض نژادی محسوب میشود. آیا دولت هلند می تواند یک هلندی بنیادگرای مسیحی را از کشور اخراج کند؟
سبک نوشتار علیان سرکش و ناشکیبا، لحناش پرخاشگر و تحقیرآمیز، جدلش فیلسوفانه ولی مطلقگراست. تضادهای نوشتههایش خواننده را آزار می دهد. درجایی کسانی را که دین اسلام و اسلام سیاسی را درهم می آمیزند، محکوم میکند و چند برگ بعد هیچ وجه تمایزی بین دین اسلام و گروه های بنیادگرای خشونت طلب قائل نیست. هم به اسلام حمله می کند، هم به بنیادگرایی اسلامی و هم به فمینیسم اسلامی و جنبش اصلاح گرای اسلامی.
همخوانی نگرش سیاسی او با دیدگاه نومحافظه کاران آمریکا حیرت انگیز است. آمریکا را پیام آور دموکراسی و آزادی میداند و جانانه از حمله آمریکا به افغانستان و عراق پشتیبانی میکند. نسبت به نقض حقوق بشر در زندانهای گوانتانامو و ابوغریب بیاعتناست. سیاستمداران احزاب چپ، مخالفان جنگ و تظاهرکنندگان صلحطلب را به فرصتطلبی و راحتطلبی محکوم میکند، چراکه حاضر نیستند برای اهلیکردن خاورمیانه و صدور دموکراسی، بهایی بپردازند و دنیای آرام خود را به خطر بیاندازند. از خود می پرسد، چرا این صلح طلبان هنگامی که صدام کردهای حلبچه را با بمب های شیمیایی قلع و قمع کرد تظاهرات نکردند. علیان دراینجا فراموش می کند که همین دنیای متمدن و مترقی غرب بود که بیش از یک دهه نیاز زرادخانههای صدام حسین را سخاوتمندانه تامین میکرد.
علیان که از مدافعان پروپاقرص آزادی بیان است در رویارویی با رسانههای گروهی دوگانه و گزینشی برخورد میکند. در مقالهای از جسارت رادیو فردا در پخش گزارشی از فیلم تحریکآمیز«تسلیم» که هیرسیعلی، منتقد دیگر اسلام، فیلمنامه آن را نگاشته، تمجید می کند، ولی در جایی دیگر، تلویزیون عربی «الجزیره» را که در خلال جنگ علیه طالبان و صدام برای توازن در خبررسانی سیاست بوش و رامسفلد را به نقد می کشید و گزارشهایی از قربانیان جنگ پخش میکرد، ضدیهود و ضد آمریکایی مینامد و آن را «نماد ورشکستی فرهنگ اسلامی» قلمداد میکند. باید درنظر داشت که هنگامی که یک حقوقدان تحصیلکردهء اروپای غربی، تلویزیونی را به ضدیهودیت، یعنی تبعیض نژادی و مذهبی، محکوم می کند، بی شک خواستار تعطیلی و توقیف آن است.
به هر حال علیان با نوشتههای جنجالآمیز خود، باب بحث و گفتگو درباره بنیادگرایی اسلامی و عواقب آن برای دموکراسی و آزادی بیان را باز کرده و آن را زنده و پویا نگاه داشته است. علیان در انتقاد از اسلام و اقلیت مسلمان مقیم هلند نسبت به منتقدین هلندی، آزادترست و برای رسانههای لیبرال دست راستی جذاب تر؛ چراکه برچسب نژادپرستی به کسی که خودش ایرانیتبار است، نمی چسبد. به این جهت در بیان اندیشه هایش سمج، جسور و اغلب بی ملاحظه است. هرچند تصویری منفی از اسلام و خاورمیانه و بهویژه ایران کنونی ترسیم میکند، ولی توانسته حس کنجکاوی هلندیها را نسبت به اسلام برانگیزد تا سطح آگاهی خود را نسبت به دین و فرهنگ مردمان خاورمیانه گسترش دهند. ناگفته نماند که شناختش از تاریخ فلسفه غرب تحسین برانگیز است. متاسفانه از گفتهها و نوشتههایش نمی توان استنتاج کرد که دانشاش نسبت به فلسفه ایرانی-اسلامی همان ژرفا را داشته باشد. پایان سخن اینکه افشین علیان بی شک یکی از جنجالیترین و مطرحترین فیلسوفان و ستوننویسان امروز هلند به شمار می رود.
شناسنامه کتاب:
Brieven van een Pers:
Over Nederlands en islamitisch kannibalisme
By Afshin Ellian
Meulenhoff Publishers, Amsterdam 2005
ISBN: 90 290 7522 8